مرقد علامه محمد تقی فقیه احمد آبادی قدس سره - تخت فولاد

مديران انجمن: مزارات, مزارات

مرقد علامه محمد تقی فقیه احمد آبادی قدس سره - تخت فولاد

پستتوسط najm137 » يکشنبه جولاي 12, 2020 6:53 pm

بسم الله الرحمن الرحیم
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

مرقد علامه محمد تقی فقیه احمد آبادی قدس سره - تخت فولاد

پستتوسط najm137 » يکشنبه جولاي 12, 2020 6:56 pm

مرقد علامه محمد تقی فقیه احمد آبادی قدس سره
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm

مرقد علامه محمد تقی فقیه احمد آبادی قدس سره - تخت فولاد

پستتوسط najm137 » يکشنبه جولاي 12, 2020 11:49 pm

مرقد علامه محمد تقی فقیه احمد آبادی قدس سره:

سید محمد تقی فقیه احمدآبادی، عالم، خطیب، و مجتهد در شب جمعه ۵ جمادی الاولی ۱۳۰۱ق در اصفهان متولد شد و در ۲۵ رمضان ۱۳۴۸ قمری وفات نمودند.

خاندان
پدرشان سیّد عبدالرزاق بودند و نسبشان به امام موسی کاظم علیه السلام می رسید. فقط همین مقدار از شجرنامه اش بدست آمده است: محمدتقی بن عبدالرزاق بن سیّد عبدالجواد موسوی بن میرقاضی بن سیّد محمّد نائب الصدر بن میر محمّد تقی موسوی (وزیر شاه سلیمان صفوی و همسفر او در سفر خراسان و مشهد مقدّس).
مادرشان فاطمه یبگم از سادات خواجویی اصفهان بود که پس از زایمان وی، از دنیا رفتند و در امامزاده اسماعیل علیه السلام در خیابان هاتف اصفهان دفن گردیدند.
پسران ایشان حجه الاسلام سید محمد فقیه (وفات: ۱۱ رمضان ۱۳۹۲)، حجه الاسلام سید عباس فقیه (وفات:۲۹شعبان ۱۳۹۰)، سید احمد (وفات: 1395) بودند. دختران وی معصومه (همسر حجه الاسلام سید علی طالقانی)، منصوره (همسر آیه الله سید مرتضی موحد ابطحی: بزرگ خاندان موحد ابطحی)، امینه (همسر آقای سروش)، فاطمه بیگم (همسر آقای فقیه نسب)، بتول (همسر آقای رضوی) بودند.

اساتید
آیه الله سید عبدالرزاق (پدر)، سید ابوالقاسم بن سید محمد باقر حسینی دهکردی، جهانگیرخان قشقایی، ملا عبد الکریم بن حاجی ملا مهدی جزی، آقا سیّد اسدالله (عمه زاده شان)، حاج میرزا بدیع درب امامی، آخوند ملّا محمّد حسین فشارکی، حاج میر محمّد صادق خاتون آبادی (دائی ناتنی)، ملّا محمّد کاشانی، سیّد محمد کلیشادی، حاج آقا منیر الدّین بروجردی.

وفات
ایشان در ۲۵ رمضان سال ۱۳۴۸ قمری در مریضخانه انگلیسی‌ها (بیمارستان مرسلین) در اصفهان که هم اکنون به جای آن بیمارستان عیسی بن مریم وجود دارد، مسموم گشتند و به شهادت رسیدند.

تالیفات
ایشان کتاب‌های متعددی نوشتند:

ابواب الجنات فی آداب الجمعات۱
کنزالغنائم فی فوائد الدعاء للقائم
«مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم» (عجل الله تعالی فرجه)، ۲ جلد عربی، ترجمه شده به فارسی با چاپهای مکرر
نماز شب
سراج القبور
وظیفه الانام فی زمن غیبه الامام
نور الابصار فی فضیله الانتظار
منابر در اصول دین
انیس المتفرّدین
ایضاح الشبهات
بساتین الجنان در معانی وبیان
تحفه المتأدین» در نحو
تذکره الطالبین در شرح آداب المتعلمین
ترتیب الطلاب در نحو
تعادل و تراجیع
تفسیر قران
توضیح الشواهد
دیوان اشعار» با تخلص «شرعی» و «تقی»
معروفترین تالیف وی، کتاب مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم[۲] می‌باشد که اجل مهلت تمام کردن جلد سوم را نداد.

تشرفات
صاحب مکیال به مناسبت‌هایی در کتاب مکیال المکارم به دو مورد از تشرفات خود به محضر امام دوازدهم شیعیان مهدی اشاره کرده‌است:

تشرف اول:
«بعد از نوشتن باب هشتم کتاب ابواب الجنات فی آداب الجمعات و ذکر هشتاد و چندین فایده از فوائد دنیوی و اخروی دعا کردن برای فرج امام زمان، به فکر افتادم کتاب جداگانه ای در این باره بنگارم که آن فوائد را در بر گیرد و به نظم جالبی آن را بنویسم ولی حوادث زمان و رویدادهای دوران و ناراحتی ها پی در پی مانع از انجام این کار می شد. تا این که کسی را در خواب دیدم که با قلم و سخن نتوان او را توصیف کرد، یعنی مولا و حبیب دل شکسته ام و امامی که در انتظارش هستیم. او را در خواب دیدم که با بیانی روح انگیز چنین فرمود: این کتاب را بنویس و عربی هم بنویس و نام او را بگذار مکیال المکارم فی فوائد الدعاء للقائم. همچون تشنه ای از خواب بیدار شدم و در پی اطاعت امرش شدم ولی توفیق رایم نکرد تا این که در سال گذشته (1330 ه ق) به مکه معظمه سفر کردم و چون وبا آنجا را فرا گرفت، با خداوند عهد کردم که هرگاه مرا از این مهلکه ها نحات دهد و بازگشتم را به سوی وطن اسان گرداند، تألیف این کتاب را شروع کنم»

تشرف دوم:
«در یکی از سال‌های گذشته، قرض‌هایم بسیار و احوالم سخت شد در این حال ماه رمضان هم فرا رسید، پس به آن جناب توجه کردم و در سحرگاه یکی از شب‌ها حاجتم را بر آن حضرت عرضه داشتم، وقتی نماز صبح را در مسجد به جا آوردم، به منزل برگشتم و خوابیدم. در خواب به دیدار آن جناب شرفیاب گشتم، آن حضرت به زبان فارسی به من فرمودند: «قدری باید صبر کنی، تا از مال خاصِ دوستان خود بگیریم و به تو برسانیم». وقتی از خواب بیدار شدم فضا را معطر یافته و غم و اندوه از من دور شده بود، چند ماهی نگذشته بود که از اهل دین برای من وجوهی آوردند که به وسیله آن قرض‌هایم را ادا کردم و به من گفت: «این از سهم امام (ع) است».

تشرف سوم:
او در جلد اول مکیال المکارم روایت می‌کند: «شبی در خواب دیدم امام عصر (ع) به همراه یکی از پیامبران بنی اسرائیل به خانه‌ای که در آن ساکن هستم، وارد شدند و به اتاق من که رو به قبله است تشریف آورده، و به بنده فرمودند که مصائب مولای شهیدمان حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را بخوانم. [من هم] امر مطاعش را امتثال کردم و آن حضرت روبه روی من به حالت استماع نشست. چون ذکر مصیبت را به پایان بردم، ابتدا به طرف کربلا به زیارت سید الشهداء (ع) پرداختم و آنگاه به سمت طوس، زیارت حضرت ابوالحسن امام رضا (ع) را خواندم و سرانجام رو به سوی حضرتش زیارت مولایم حضرت حجت (ع) را به جا آوردم. چون زیارت‌ها را به پایان رسانیدم و آن حضرت خواستند که تشریف ببرند، آن پیامبر بنی‌اسرائیل ـ که همراه ایشان بود ـ از سوی آن جناب وجهی را به من داد که مبلغ آن را ندانستم و بعد از نظر من پنهان شدند. فردای آن شب، یکی از علمای بزرگوار را دیدار کردم و او به من مبلغ قابل توجهی داد که همچون باران بهاری پر برکت بود. پس با خود گفتم: «این تأویل خوابی است که پیشتر دیدم». پس از این خواب، آن قدر برکت‌های باطنی و علوم کامل پنهانی و معارف ایمانی و الطاف ربانی به من عنایت شد که زبان خامه از بیان آن ناتوان است.

انجام زيارت و دعاى براى حضرت در مشاهد آثار مهدوى منه السلام:

سلام الله على مولانا صاحب الأمر والعصر و الزمان محمد بن الحسن المهدي القائم بأمر الله، و قطع الله غَيبته وسَتره بظُهوره الفَورى على طواغيت العالَم و وفقنا الله للإتصال بحضرته و صُحبته مع رضايته، ونُصرته وخدمته

سپس افضل زيارات امام زمان عليه السلام
كه در سرداب مقدس خوانده مى شود تلاوت شد
ان همه زيارت براى حضرت است
چرا اين زيارت معرفي و به آن حضرت زيارت شد؟
چون:
علاوه بر اينكه ماثور از حضرات است
حاوي بهترين مضامين در سلام و دعا براى حضرت
و توضيح وضعيت موالين در دوران غيبت
و دعاهايي كه براى حضرت و خودش مي كند
اين زيارت از نظر مضامين
ممتازترين زيارات حضرت است
چون که:
از حضرات ماثور بوده
و مي شود گفت حاوى بهترين مضامين سلامها و دعاها براى حضرت و خود متوسلين (در موضوع ارتباط با حضرت) است
بيان حال مواليان از خواص در فراق حضرت و براى ظهور است


اين زيارت در سرداب مقدس سامراء جزو آداب آن مي باشد:

اللّٰهُ أَكْبَرُ اللّٰهُ أَكْبَرُ اللّٰهُ أَكْبَرُ، لَاإِلٰهَ إِلّا اللّٰهُ وَاللّٰهُ أَكْبَرُ وَ لِلّٰهِ الْحَمْدُ، الْحَمْدُ لِلّٰهِ الَّذِي هَدانا لِهَذا وَعَرَّفَنا أَوْلِياءَهُ وَأَعْداءَهُ، وَوَفَّقَنا

لِزِيارَةِ أَئِمَّتِنا، وَلَمْ يَجْعَلْنا مِنَ الْمُعانِدِينَ النَّاصِبِينَ، وَلَا مِنَ الْغُلاةِ الْمُفَوِّضِينَ، وَلَا مِنَ الْمُرْتابِينَ الْمُقَصِّرِينَ . السَّلامُ عَلَىٰ وَلِيِّ اللّٰهِ وَابْنِ أَوْلِيائِهِ، السَّلامُ عَلَى الْمُدَّخَرِلِكَرامَةِ أَوْلِياءِ اللّٰهِ وَبَوارِ أَعْدائِهِ، السَّلامُ

عَلَى النُّورِ الَّذِي أَرادَ أَهْلُ الْكُفْرِ إِطْفاءَهُ فَأَبَى اللّٰهُ إِلّا أَنْ يُتِمَّ نُورَهُ بِكُرْهِهِمْ، وَأَيَّدَهُ بِالْحَيَاةِ حَتَّىٰ يُظْهِرَ عَلَىٰ يَدِهِ الْحَقَّ بِرَغْمِهِمْ، أَشْهَدُ أَنَّ اللّٰهَ اصْطَفَاكَ صَغِيراً، وَأَكْمَلَ لَكَ عُلُومَهُ كَبِيراً، وَأَنَّكَ حَيٌّ لَا تَمُوتُ

حَتّىٰ تُبْطِلَ الْجِبْتَ وَالطَّاغُوتَ؛ اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَيْهِ وَعَلَىٰ خُدَّامِهِ وَأَعْوانِهِ عَلَىٰ غَيْبَتِهِ وَنَأْيِهِ، و َاسْتُرْهُ سَتْراً عَزِيزاً، وَاجْعَلْ لَهُ مَعْقِلاً حَرِيزاً، وَاشْدُدِ اللّٰهُمَّ وَطْأَتَكَ عَلَىٰ مُعانِدِيهِ، وَاحْرُسْ مَوالِيَهُ وَزائِرِيهِ . اللّٰهُمَّ كَما

جَعَلْتَ قَلْبِي بِذِكْرِهِ مَعْمُوراً، فَاجْعَلْ سِلاحِي بِنُصْرَتِهِ مَشْهُوراً، وَ إِنْ حالَ بَيْنِي وَبَيْنَ لِقائِهِ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَىٰ عِبادِكَ حَتْماً، وَأَقْدَرْتَ بِهِ عَلَىٰ خَلِيقَتِكَ رَغْماً، فَابْعَثْنِي عِنْدَ خُرُوجِهِ ظاهِراً مِنْ حُفْرَتِي

مُؤْتَزِراً كَفَنِي حَتَّىٰ أُجاهِدَ بَيْنَ يَدَيْهِ فِي الصَّفِّ الَّذِي أَثْنَيْتَ عَلَىٰ أَهْلِهِ فِي كِتابِكَ فَقُلْتَ: ﴿كَأَنَّهُمْ بُنْيٰانٌ مَرْصُوصٌ﴾. اللّٰهُمَّ طالَ الانْتِظارُ، وَشَمِتَ مِنَّا الْفُجَّارُ، وَصَعُبَ عَلَيْنَا الانْتِصارُ، اللّٰهُمَّ أَرِنا وَجْهَ وَلِيِّكَ

لْمَيْمُون؛ فِي حَياتِنا وَبَعْدَ الْمَنُونِ؛ اللّٰهُمَّ إِنِّي أَدِينُ لَكَ بِالرَّجْعَةِ بَيْنَ يَدَيْ صاحِبِ هٰذِهِ الْبُقْعَةِ (المشهد االمهدوي في سامراء)، الْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ يَا صاحِبَ الزَّمانِ، قَطَعْتُ فِي وُصْلَتِكَ الْخُلَّانَ، وَهَجَرْتُ

لِزِيارَتِكَ الْأَوْطانَ، وَأَخْفَيْتُ أَمْرِي عَنْ أَهْلِ الْبُلْدانِ، لِتَكُونَ شَفِيعاً عِنْدَ رَبِّكَ وَرَبِّي وَ إِلَىٰ آبائِكَ وَمَوالِيَّ فِي حُسْنِ التَّوْفِيقِ لِي، وَإِسْباغِ النِّعْمَةِ عَلَيَّ، وَسَوْقِ الْإِحْسانِ إِلَيَّ .اللّٰهُمَّ صَلِّ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِ مُحَمَّدٍ

أَصْحابِ الْحَقِّ، وَقادَةِ الْخَلْقِ، وَاسْتَجِبْ مِنِّي مَا دَعَوْتُكَ، وَأَعْطِنِي مَا لَمْ أَنْطِقْ بِهِ فِي دُعائِي مِنْ صَلاحِ دِينِي وَدُنْيايَ، إِنَّكَ حَمِيدٌ مَجِيدٌ، وَصَلَّى اللّٰهُ عَلَىٰ مُحَمَّدٍ وَآلِهِ الطَّاهِرِينَ.




فعالیت‌ها
ایشان در مسجد امامزاده اسماعیل علیه السلام جنب مقبره شعیاء نبی علیه السلام از انبیاء بنی اسراییل (در خیابان هاتف) و در مسجد سراج الملک (در خیابان احمدآباد) اقامه نماز جماعت و منبر وعظ می نمودند. از دیگر فعالیت‌های مؤلف، نسخه برداشتن از روی کتابهای گرانبها که به مطالعه ودرس آن‌ها نیاز داشته‌است؛ که از آن جمله می‌توان به کتاب شریف خصایص الحسین علیه السلام مرحوم آیه الله شیخ جعفر شوشتری (ره) اشاره نمود که با خطی بسیار شیوا نگاشته شده ‌است.

اشعار
او در ساعت‌های فراغت قصاید و ابیاتی می‌سروده و اشعار خود را به خاندان عصمت علیهم السلام به ویژه امام مهدی علیه السلام اختصاص داده است. علاوه بر دیوان اشعار دستنویس، اشعار دیگرش در لابلای تألیفات و نوشته‌هایش پراکنده می‌باشد، و تخلص او «تقی» و «شرعی» بوده ‌است.
najm137
 
پست ها : 1201
تاريخ عضويت: سه شنبه آپريل 19, 2011 12:37 pm


بازگشت به شهر اصفهان و حومه


cron
Aelaa.Net